با هنر خوشنویسی بیشتر آشنا شویم!

هنر خوشنویسی

خوشنویسی فقط داشتن دست‌خط زیبا یا دانستن انواع تکنیک‌ها نیست؛ می‌توان گفت فراتر از این تعاریف است. خوشنویسی هنر فرم دادن به نشانه‌هایی است که با دست نوشته می‌شوند و با چیدمان درست کنار هم شکل می‌گیرند. در واقع، سری مهارت‌ها و فنونی که برای جاگذاری و نوشتن حروف استفاده می‌شوند به شیوه‌ای که در آن‌ها تناسب، هماهنگی، ریتم، خلاقیت و همبستگی قابل مشاهده باشد، هنر خوشنویسی نامیده می‌شود.

زیبا نوشتن فقط یک جنبه از جنبه‌های گوناگون این هنر است که اصول هندسی و نظام‌مندی فوق‌العاده‌ای در آن وجود دارد و طرفداران زیادی را در هر برهه زمانی به خود جلب کرده است. به طور کلی، خوشنویسی وجود تعادلی بی‌نظیر بین تمامی اجزا و عناصر تشکیل‌دهنده خط را داراست که این تعادل منظم و خاص هم در محتوا دیده می‌شود و هم در قالب، به این معنی که هم محتوا و هم فرم محتوا در خوشنویسی ارزشمندند.

بسیاری از نظریه‌پردازان هنری درباره “هنر” بودن خوشنویسی اختلاف‌نظر دارند، اما باید توجه داشت که برای درک و لذت بردن از ویژگی‌های بصری خوشنویسی، باید این موضوع را در نظر بگیریم که فرد خوشنویس علاوه بر نگارش یک متن، سعی می‌کند اثری هنری و دارای ارزش زیبایی‌شناسانه خلق کند. به همین دلیل، خوشنویسی با نگارش ساده مطالب یا حتی طراحی حروف و صفحه‌آرایی یکی نیست. همچنین از آنجایی که این هنر جنبه سنتی نیز دارد، تا حدودی از تایپوگرافی که بر ارزش‌های گرافیکی مدرن و کارهای چاپی تکیه می‌کند متمایز است.

تاریخچه خوشنویسی

خوشنویسی تقریباً در تمامی فرهنگ‌ها وجود دارد و از اهمیت زیادی برخوردار است؛ اما در مشرق زمین و به‌ویژه در سرزمین‌های اسلامی و ایران، این اهمیت دوچندان بوده و بین هنرهای بصری، خوشنویسی همواره از مهم‌ترین‌ها بوده است. در سرزمین‌های شرق دور، خوشنویسی به خاطر دارا بودن کیفیت گرافیکی و اندیشه‌نگار بودن، جایگاهی برابر با نقاشی داشت و هردو با یک ابزار مشابه یعنی قلم تولید می‌شدند و از هنرهای درباری به شمار می‌رفتند.

در سرزمین‌های خاورمیانه، با وجود قدمت زیاد این هنر در نقاط مختلف، می‌توان گفت که ظهور اسلام و کتابت قرآن نقشی اساسی در رفیع شدن جایگاه خوشنویسی داشته است. قبل از اسلام، خطوط مختلفی مانند میخی، پهلوی و اوستایی در ایران متداول بوده‌اند؛ اما با پیدایش دین اسلام، نیاکان ما الفبا و خطوط اسلامی را پذیرا شده و جایگزین خطوط پیشین کردند.

وجود تعادل بین کارایی و مورد مصرف بودن از یک طرف و پویایی تغییر اشکال آن از طرف دیگر، باعث شده که تعادل بین فرم و محتوا همراه با آراستگی و ملایمت در حد کمال، اشکال متنوعی از این هنر را پدید آورد که قابل انعطاف در برابر هرگونه تغییری باشند. در خوشنویسی، اندازه هر حرف و نسبت آن با سایر حروف با دقت و محاسبات ظریفی تعیین شده است که درک چگونگی ایجاد و ابداع آن باعث می‌شود بیشتر به حیرت‌آور بودن آن پی ببریم.

خوشنویسی در ایران

ایران و مناطق اطراف و تحت نفوذ ایران، مانند کشورهای آسیای میانه، افغانستان و هندوستان، به تدریج حول محور فرهنگ ایرانی شکل گرفت و پرورش یافت. در حالی که اکثر فعالیت‌های نگارشی و خوشنویسی در ایران صورت می‌گرفت، رفته‌رفته ایرانیان سبک و شیوه‌های خاص خود را در خوشنویسی پدید آوردند.

هرچند این شیوه‌ها و قلم‌های ابداعی در سایر کشورهای اسلامی نیز پرطرفدار هستند، اما بیشتر فعالیت‌ها به‌دست ایرانیان و خطاط‌های ایرانی صورت می‌گیرد. خوشنویسی ایرانی با عنوان «برنامه ملی پاسداری از هنر سنتی خوشنویسی در ایران» در شانزدهمین جلسه کمیته بین‌دولتی حفاظت از میراث فرهنگی ناملموس به ثبت رسید.

انواع خط

خط کوفی: یکی از قدیمی‌ترین انواع خط خوشنویسی است که تا امروز هم مورد استفاده قرار می‌گیرد و بیشترین کاربرد را در تزئین آثار تولیدی داشته است. در تعریف تخصصی، خط کوفی به این صورت توصیف می‌شود که یک دنگ آن دور و پنج دنگ آن سطحی است. قرآن‌های اولیه با این خط نگاشته شده‌اند و با ورود اسلام به ایران، خط کوفی جایگزین خط اوستایی و پهلوی شد.

خط کوفی

خط نسخ: برگرفته از خط کوفی است که ابوعلی محمد بن علی آن را پدید آورد. در تعریف تخصصی، می‌توان گفت که این خط دارای دو دنگ دور و چهار دنگ سطح است و ارتفاع کلمات آن زیاد نیست و یک کرسی دارد. این خط به دلیل عدم وجود مشکلات خط کوفی در خواندن، به‌سرعت جایگزین آن در نگارش شد و بیشترین استفاده را در نگارش قرآن داشت، به‌طوری که تا به حال از هیچ خطی به اندازه خط نسخ نسخه‌های قرآن تهیه نشده است.

خط نسخ

خط ثلث: شباهت‌های زیادی به خط نسخ دارد، با این تفاوت که ارتفاع و پیچ و تاب کلمات در خط ثلث بیشتر است و ممکن است چند کرسی نوشته شوند. خالق این خط نیز ابوعلی محمد بن علی فارسی است که در کنار خط نسخ، خط‌های ریحان، محقق، توقیع و رقاع را نیز تولید کرده است. این خط دارای دو دنگ دور و چهار دنگ سطح است.

 

خط محقق: یکی دیگر از انواع خط خوشنویسی است که کلمات بزرگ و فاصله‌های منظم، ساده و یکدست دارد. این خط در قرآن کریم، کتابت متون ارزشمند، خلق آثار هنری و کتبیه‌ها استفاده می‌شود. در تعریف تخصصی، خط محقق دارای یک دنگ و نیم دور و چهار دنگ سطح است.

 

خط تعلیق یک خط خوشنویسی فارسی و ایرانی است که از تلفیق دو خط توقیع و رقاع و سایر خطوط قبل از آن به‌دست آمده. خط تعلیق یکی از انواع خط کاملاً ایرانی است، زیرا در نگارش آن از علامت‌های فتحه، کسره و ضمه استفاده نمی‌شود. در این نوع خوشنویسی، کلمات و اجزای حروف متصل و درهم رفته‌اند و واژه‌ها و کلمات یکنواخت نیستند و گاهی درشت و گاهی ریز نوشته می‌شوند. در تعریف تخصصی، خط تعلیق دارای دوایر زیاد و حروف مدوره است و قابلیت‌های زیادی برای ارائه ترکیب‌های متنوع و گوناگون دارد.

خط تعلیق

خط نستعلیق: یکی از شیوه‌های خوشنویسی فارسی است که بعد از خط تعلیق و ترکیب آن با خط نسخ رواج پیدا کرد و به دومین خط خوشنویسی ایرانیان تبدیل شد. از علل پیدایش این خط می‌توان به نیاز به تندنویسی و راحت نویسی در امور منشی‌گری و همچنین ذوق و نبوغ ایرانی اشاره کرد. از اوایل قرن نهم هجری به بعد، بیشتر نگارش‌های کتاب‌های ایرانی با خط نستعلیق بوده است. بیشترین کاربرد این خط را می‌توان در نگارش کتاب‌های عادی، ادبی، اشعار و متون غیرمذهبی مشاهده کرد. علاوه بر این، کتبیه‌های زیادی به خط نستعلیق موجود است که زبان فارسی و موضوعی غیرمذهبی دارند. با این حال، نستعلیق هیچ وقت به جایگاه خطوط ثلث و کوفی در کتیبه‌نویسی نمی‌رسد.

خوشنویسی نستعلیق

 

دیدگاهتان را بنویسید

X