لغت موسیقی از کلمه یونانی Musika به معنای (نوای خوب) گرفته شد است.
همه میدونیم که موسیقی یه زبان بین المللی است که مردم دنیا را دور هم جمع میکند، سخت است بگوییم که انسان توی چه مرحله ای از تکاملش شروع به استفاده از موسیقی و توسعهی آن کرد است اما با رواج موسیقی بین قبیلههای سنتی و دور افتادهی امروزی میشود حدس زد که استفاده انسان از موسیقی تاریخچهی خیلی قدیمی دارد و اوایل دوران پیدایش انسان از این هنر استفاده میشد.
جالب است بدانید عصب شناسان هم بعد از کلی تحقیق متوجه شدند که نواختن انواع آلات موسیقی بیشتر از هر فعالیت دیگری اجزای مغز انسان رو تحریک میکند. این موضوع باعث میشود که ارتباطات جدیدی بین اجزای مختلف مغز پدید بیآید که در نهایت هوش بیشتر و عکس العمل سریع تر به هرچیزی را در پی دارد!
با مطالب ما همراه باشید تا با تاریخچه پر رمز و راز دنیای موسیقی و انواع سازها آشنایی مختصر، اما مفیدی داشته باشید…
موسیقی در آغاز
دربارهی چگونگی پیدایش موسیقی اختلاف نظر وجود دارد و نمیتوان بهطور دقیق مشخص کرد که انسان از چه زمانی ارتباط خود را با موسیقی آغاز کرده است. اما چیزی که در تاریخچهی موسیقی مسلم به نظر میرسد این است که انسان، پیش از آنکه تکلم و استفاده از صوت را بیاموزد، کموبیش با هنر موسیقی آشنا بوده است.
چرا این موضوع مطرح میشود؟ زیرا وزنها، آهنگها و حتی آواهایی که از حنجرهی انسان خارج میشدهاند، جزو نخستین گامها در مسیر پیدایش و ظهور موسیقی بودهاند.
بدیهی است که ابتدا ریتم وجود داشته و سپس صوت به وجود آمده است. همچنین، در مورد پیشرفت سازها در تاریخچهی موسیقی، میتوان گفت که سازهای موسیقیایی در ابتدا از استخوان ساخته میشدند، سپس از وسایلی مانند روده و تارهای گیاهی و در نهایت از سیمهای فلزی ساخته شدند.
فیثاغورس و موسیقی
با افسانههایی که از تاریخچهی موسیقی وجود دارد، گفته میشود که فیثاغورس یک روز سیم چنگی را برداشت، آن را به صدا درآورد و سپس آوا و دامنهی ارتعاش آن را اندازهگیری کرد. پس از آن، سیم را از وسط نصف کرده و دوباره اندازهگیری کرد. او تفاوت بین دامنهی ارتعاش سیم اول و دوم را “اکتاو” نامید و سپس اکتاو را به دوازده قسمت مساوی تقسیم کرد. هر نقطه از این تقسیمات دور دایره به یک نت اختصاص پیدا کرد که ارزش هر نت دقیقاً معادل 1/12 اکتاو بالاتر یا پایینتر از نت کناریاش بود.
تنها مشکل چرخهی فیثاغورس این بود که او موسیقیشناس نبود. حتی با اینکه این چرخه از نظر ریاضی کاملاً درست بود و بهعنوان یک پیشرفت شگفتانگیز به حساب میآمد، اما برخی از کوکهایی که او پیشنهاد داده بود، برای اطرافیان خوشایند نبود.
به هر حال، پس از کشفیات فیثاغورس، موسیقی کمکم پیشرفت کرد و در سال 930 میلادی تقسیمات تازهای پیدا کرد و با حروف الفبا ادغام شد. در نهایت، در سال 1450 میلادی، نتها تکمیل شدند و در چهار خط موازی جای گرفتند که احتمالاً اکثر شما اسامی آنها را شنیدهاید: دو، رِ، می، فا، سُل، لا، سی…
پیدایش موسیقی توی ایران
از مجسمههای بهدستآمده در قلمرو ایرانیان باستان، بهویژه در سرزمین شوش، سازی شبیه به تنبور امروزی مشاهده میشود که بهعنوان نمادی از یک ساز ملودیک در آن دوران شناخته شده است. همچنین، در حجاریهای طاق بستان نیز آثاری از گروهنوازی چنگ و سازهای بادی دیده میشود.
بیشتر اطلاعات ما دربارهی تاریخچهی موسیقی در ایران، بهویژه دوران پیش از اسلام، محدود به کتب تاریخی و اشعار سدههای اولیهی دوران اسلامی است. با این حال، اطلاعات دقیقی از موسیقی کاربردی و نحوهی اجرای آن در آن دوران در دست نیست.
اما با توجه به دادههای موجود دربارهی موسیقی ایران در دوران پس از اسلام، میتوان گفت که از زمان فتح ایران توسط اعراب تا پایان خلافت خلفای راشدین، موسیقی تقریباً ممنوع بوده است. با بهقدرترسیدن بنیامیه، موسیقی آزادی بیشتری پیدا کرد و از این دوران تا پایان خلافت عباسی، دوران اوج شکوفایی موسیقی نظری و عملی ایران و اسلام آغاز شد. در این دوره، اساتید برجستهای مانند فارابی، ابن سینا، خواجه نصیرالدین طوسی و بسیاری دیگر در زمینهی موسیقی عملی و نظری فعالیت کردند و به تاریخچهی موسیقی ایران رونق بخشیدند.
با ظهور تشیع در ایران و قدرتگرفتن شاهان صفوی، موسیقی ایران رنگ و بوی تازهای به خود گرفت و از موسیقی کاربردی دورههای قبل فاصله گرفت و به سمت موسیقی ملی و ایرانی سوق پیدا کرد. این روند در دورهی قاجاریه به اوج خود رسید.
در دورهی صفویه، سیستمی به نام “دستگاه” در موسیقی ایرانی ظهور کرد. نوازندگان چیرهدست آن زمان بهصورت شفاهی به شاگردان خود سازهایی مانند تار، سهتار، کمانچه، نی و سنتور را آموزش میدادند. جالب است بدانید که در همین دوران، خط نت امروزی به ایران راه پیدا کرد و سنت شفاهی اساتید موسیقی ایران، که به نام “ردیف” شناخته میشود، بهتدریج به خط نت تبدیل شد.
سازها را بیشتر بشناسیم:
آکاردئون
حالا میخواهیم کمی اختصاصیتر دربارهی سازها صحبت کنیم. اولین سازی که به آن میپردازیم، آکاردئون است. آکاردئون یک ساز بادی شستیدار با سطح مورب متحرک در دو طرف و بدنهای فانوسیشکل است. نوازنده این ساز را بین دو دست خود میگیرد و با باز و بستهکردن مجاری هوایی که در میان آن قرار دارد، صدا تولید میشود.
در یک سمت ساز، صفحهکلیدی کوچک تعبیه شده که کلیدهای آن وظیفهی کنترل ورود هوا به مجاری را بر عهده دارند. در سمت دیگر، جعبهی بیس قرار دارد که معمولاً دکمههای مخصوص خود را دارد.
این ساز در اوایل قرن نوزدهم در اروپا اختراع شد و معمولاً در موسیقی محلی اروپا، آمریکای شمالی، آمریکای جنوبی و روسیه مورد استفاده قرار میگیرد.
قدیمیترین نام این ساز، “هارمونیکا” بوده که واژهای یونانی است و به معنای هارمونی موسیقایی بهکار میرفته است. آکاردئون بهعنوان یک ساز آلمانی مشهور، شهرت جهانی خود را به دلیل سادگی در استفاده و لطافت صدا به دست آورده است.
ساكسيفون
ساکسیفون یکی از سازهای بادی است که دارای قمیش میباشد. این ساز در سالهای ۱۸۴۰ توسط آدولف ساکس اختراع شد و به همین دلیل “ساکسیفون” نام گرفته است. ساکسیفون جزو سازهای بادی چوبی تکزبانه به شمار میرود و انواع مختلفی از جمله ساکسوفون سوپرانو، ساکسوفون آلتو و ساکسوفون تنور دارد که تفاوت آنها در دامنهی صدایشان است.
اگرچه این ساز در ابتدا برای ارکسترها و دستههای موسیقی نظامی طراحی شده بود، اما امروزه بیشتر در موسیقی جاز و موسیقی مردمپسند مورد استفاده قرار میگیرد.
دف
دف یکی از سازهای کوبهای در موسیقی ایرانی است که از حلقهای چوبی تشکیل شده و پوست نازکی روی آن کشیده شده است. نوازنده با ضربههای انگشت این ساز را مینوازد. دف یکی از سازهای ضربی ایرانی است که شبیه به دایره است، اما بزرگتر و با صدایی بمتر.
بر اساس کتب موسیقی، نوشتهها و اشعار دوران اسلامی ایران، این ساز برای پشتیبانی از سازهای دیگر و حفظ وزن موسیقی به کار میرفته است. دف یکی از ارکان اصلی مجالس عیش و طرب و محافل اهل ذوق و عرفان بوده و قوالان با خواندن سرودها و ترانهها از آن استفاده میکردند.
در کتب لغت، دف یا دایره به این شکل تعریف شده است:
«آن چنبری است از چوب که بر روی آن پوست کشند و بر چنبر آن حلقهها آویزند.»
در گذشته، برای ایجاد طنین بهتر، روی دف پوست آهو میکشیدند. دف یا دایرههای کوچکتر که چنبر آنها از جنس روی یا برنج ساخته میشد، “خمک” یا “خمبک” نام داشتند. همچنین، به دستزدن با وزن یا بشکنزدن نیز “خمک” یا “خمبک” گفته میشد.
مروری مختصر بر ساز چنگ
چنگ، گونهای ساز زهی باستانی است که در کنار ساز رود (عود)، یکی از مشهورترین سازهای ایران باستان به شمار میآمده است. در ادبیات فارسی نیز بهوفور از این ساز یاد شده و سیارهی زهره را نیز “چنگزن” دانستهاند.
ویولن پرطرفدار
تاریخچه ویولن در اروپا به قرن ۹ میلادی برمیگردد. بسیاری معتقدند که ویولن نمونهای تکمیلشده از ساز رباب است. رباب سازی است که پس از ورود به اروپا و ایجاد تغییراتی در آن، به نام “ربک” شهرت یافت. برخی بر این باورند که ساز ویولن متعلق به امپراتوری هند، حدود ۵۰۰۰ سال قبل از میلاد بوده است، در حالی که برخی دیگر ریشه آن را در آفریقا و حتی کشورهای عربی میدانند.
در فرمهای اولیه، سازهای ویولن دارای سوراخی بودند که روی بدنه ساز قرار داشت، اما بعدها این سوراخها از بدنه ساز حذف شدند و ساز ویولن با چهار سیم تکمیل و تکامل یافت. در اروپا، از قرن ۱۱ میلادی به بعد، ویولن بهطور کاملشده و تکاملیافته شناخته میشود.
ساز دهنی
اگرچه چینیهای باستان نوعی ساز دهنی با زبانههای چوبی داشتهاند و موتسارت قطعهای برای ساز دهنی شیشهای (که ساز کاملاً متفاوتی است و از مجموعهای از شیشههای کوکشده تشکیل میشود) نوشته بود، ساز دهنی دیاتونیک (Diatonic) که ما میشناسیم، اوایل قرن نوزدهم در آلمان ساخته شده است. این ساز بهوسیله موج مهاجران آلمانی به ایالات متحده و بریتانیای کبیر برده شده و در اواسط قرن نوزدهم در سراسر جهان نواخته میشده است.
سازدهنی کروماتیک (Chromatic) در سال ۱۹۱۸ اختراع شد و از آنجایی که شامل هر دوازده نیمپردهی گام کروماتیک است، به نوازنده این امکان را میدهد که آهنگهای کاملتری را بنوازد؛ مانند قطعههای جاز و کلاسیک. همینطور برای نوازندگی در حد زیادی کاملتر است. در مدل ۱۶ سوراخ ساز دهنی کروماتیک، شما چهار اکتاو کامل برای اجرای قطعات در اختیار دارید که این امکان را به شما میدهد که هر قطعهای را بنوازید.
سنتور
سنتور یک ساز کاملاً ایرانی است که برخی ساخت آن را به ابونصر فارابی نسبت میدهند. مانند بربط، این ساز ایرانی بعدها به خارج از ایران برده شده است. برخی پژوهشگران بر این باورند که سنتور در زمانهای دور از ایران به دیگر کشورهای آسیایی منتقل شده است؛ به همین دلیل، امروزه گونههای مشابه این ساز در کشورهایی مانند عراق، ترکیه، سوریه، مصر، پاکستان، هند، تاجیکستان، چین، ویتنام، کره، اوکراین و دیگر کشورهای آسیای میانه و همچنین یونان نواخته میشود.
تار
روایتها نشان میدهند که تار از زمان فارابی (حدود سال ۲۶۰ هجری تا سال ۳۳۹ هجری)، موسیقیدان معروف ایرانی، وجود داشته است. پس از او، صفیالدین ارموی و دیگران به سمت کمال تار پیش رفتند. اما ساز تار با شمایل و مشخصات کنونیاش (کاسه و نقارهای شبیه به دل، روبروی هم، با دستهای متصل و دارای ۶ تار) از زمان قاجار به نمایش درآمده است.
سه تار
سهتار از خانواده تنبور است، اما امروزه از نظر روش نواختن، شکل دسته و تکنیکها به تار نزدیکتر است. در گذشته، سهتار سه سیم (تار) داشت، اما اکنون چهار سیم دارد که سیم سوم و چهارمش نزدیک به هم قرار دارند و همزمان نواخته میشوند. مجموعه این دو معمولاً به سیم «بم» معروف است. با گذشت زمان، افرادی مانند ابونصر فارابی، ابوعلی سینا، صفیالدین ارموی و ابوالحسن خان صبا لزوم افزایش یک سیم دیگر به این ساز را درک کردند و سهتارهای امروزی دارای چهار سیم هستند.
این سیم از نظر تاریخی، چهارمین سیمی است که روی ساز قرار گرفته، اما در ترتیب قرارگیری سیمها از پایین به بالا، سیم سوم محسوب میشود. سیم سوم سهتار به سیم مشتاق معروف است و به روایتی از ابوالحسن صبا، این سیم را نخستین بار درویشی به نام مشتاق علی شاه به این ساز افزوده است. همچنین، ساز سهتار بهعلت ویژگی صوتی خاص و صدای ظریفش، همواره مورد توجه صوفیان بوده است.
گیتار
واژه “guitar” در زبان انگلیسی، “gitarre” در آلمانی و “guitare” در فرانسوی همگی مشتق از واژه “guitarra” در زبان اسپانیایی هستند که خود این واژه از “قیثاره” در زبان عربی اندلسی گرفته شده است. این واژه نیز از واژه لاتین “cithara” مشتق شده که ارتباطی با واژه یونانی باستان “KLOapa kithara” دارد. این واژه یونانی بهطور مستقیم یا غیرمستقیم از واژه پارسی کهن “سیهتار” (سهتار) آمده است.
روایتهای متفاوتی در مورد تاریخچه گیتار وجود دارد. عدهای بر این باورند که گیتار از مصر سرچشمه گرفته است، در حالی که عدهای دیگر معتقدند که این ساز از سیتارای یونانی-آشوری (Greek Assyrian Cithara) که توسط رومیها به اسپانیا آورده شده، منشأ گرفته است. گیتار نتیجه تحول لوت در اروپا است. لوت نیز به نوبه خود تحولیافته از عود (به عربی “العود” به معنای چوب) و بربط است. گفته میشود که شخصی اصالتاً ایرانی به نام “زریاب” عود را به اندلس آورد و از آن پس این ساز در اسپانیا و دیگر مناطق اروپا رواج پیدا کرد.
کلام آخر
حالا که با علاقه تا اینجا شناخت ابتدایی سازها را دنبال کردهاید، باید بگویم که تمام این سازها و حتی آنهایی که در موردشان صحبت نکردیم، به راحتی قابل آموزش هستند. اگر جزو کسانی هستید که به یک شناخت ابتدایی بسنده نمیکنید، این لطف را به خودتان کنید و حتماً به دنباله علاقهتان بروید. یاد گرفتن یک ساز میتواند در جنبههای دیگر زندگیتان نیز مؤثر باشد.
خوشبختانه ما در موسسه فرهنگی هنری سمیر با کلاسهای آموزش انواع سازهای ایرانی و خارجی، با بالاترین کیفیت آموزشی و بهرهمندی از اساتید مجرب، میزبان شما هنرجویان و علاقهمندان هستیم. خوش بنوازید و خوش بشنوید که موسیقی بخش جدا نشدنی این دنیای پهناور است.
دیدگاهتان را بنویسید